تصویر

مهدی کامجو 1387/05/7 ویرایش

كاش

کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود توی بازار صداقت کمی ارزانی بود کاش اکر گاه کمی لطف به هم می کردیم مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود

ادامه مطلب
تصویر

مهدی کامجو 1387/05/7 ویرایش

خاطره

درگذرگاه زمان،خیمه شب بازی دهر،با همه تلخی و شیرینی خود میگذرد. عشق ها میمیرند،رنگ ها رنگ دگر میگیرند و فقط خاطره هاست که چه شیرین و چه تلخ، دست نا خو...

ادامه مطلب
تصویر

مهدی کامجو 1387/05/7 ویرایش

زندگی

زندگی را باید عاقلانه اغازكردتاعاشقانه زیست

تصویر

مهدی کامجو 1387/05/7 ویرایش

میترسم...

میترسم از دل خود در کوچه ها خدایا می نالم از شب سرد از انتظار یارا در این سرای غربت روی مه ات ندیدم در آن سرای جاوید صورتگرم به رویا رویای عاشقانه ام...

ادامه مطلب
تصویر

مهدی کامجو 1387/05/7 ویرایش

قله

همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند، اما تمام شادی ها و پیشرفتها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید

ادامه مطلب
تصویر

مهدی کامجو 1387/05/7 ویرایش

ترانه گفت

ترانه گفت : برقصم به روی لبهایت؟ ستاره گفت: بتابم بر اوج شبهایت؟ بهار گفت بیایم به ابر امر کنم زلال لطف بپاشد به سوز تبهایت؟ اجازه هست بمیریم اگر دل ت...

ادامه مطلب
تصویر

مهدی کامجو 1387/05/7 ویرایش

لوازم عاشقي

هرگز براي عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهي در انتهاي خارهاي يک کاکتوس به غنچه اي مي رسي که ماه را بر لبانت مي نشاند

ادامه مطلب
تصویر

مهدی کامجو 1387/05/7 ویرایش

همسفر

زندگي دفتري از خاطرهاست ... يک نفر در دل شب ، يک نفر در دل خاک ... يک نفر همدم خوشبختي هاست ، يک نفر همسفر سختي هاست ،چشم تا باز کنيم عمرمان مي گذرد.....

ادامه مطلب
تصویر

مهدی کامجو 1387/05/6 ویرایش

توبه

توبه از اینکه این دل بی بـند و بار ما * جایی برای آمدن یار وا نکرد

تصویر

مهدی کامجو 1387/05/6 ویرایش

من

من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهي که بلغزد بر من، من خودم هستم و يک حس غريب که به صد عشق و هوس مي ارزد

ادامه مطلب