مهدی کامجو 1387/07/6 ویرایش
عشق يعني پاک ماندن در فساد / آب ماندن در دماي انجماد در حقيقت عشق يعني سادگي / در کمال برتري افتادگي
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/07/5 ویرایش
صبر کن عشق زمین گیر شود بعد برو یا دل از دیدن تو سیر شود بعد برو ای کبوتر به کجا؟ قدر دگر صبر بکن آسمان پای پرت پیر شود بعد برو نازنینم تو اگر گریه ک...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/07/5 ویرایش
به خدا گفتم به من همه چيز بده تا از زندگي لذت ببرم و خدا گفت به تو زندگي دادم تا از همه چيز لذت ببري ...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/07/4 ویرایش
موقعي که داري واسه بدست آوردن کسي ميدوي آروم بدو چون شايد يکي هم داره واسه بدست آوردن تو ميدوه
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/07/2 ویرایش
ز لیلی من شنیدم یاعلی گفت * به مجنون چون رسیدم یاعلی گفت مگر این وادی دارالجنون است * که هر دیوانه دیدم یاعلی گفت نسیمی غنچه ای را بازمی کرد * به گوش...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/07/1 ویرایش
خداوند بي نهايت است و لامكان و لازمان اما به قدر فهم تو كوچك مي شود وبه قدر نياز تو فرود مي آيد و به قدر آرزوي تو گسترده مي شود و به قدر ايمان تو كارگ...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/06/31 ویرایش
گلها جواب زمين هستند به سلام آفتاب . نه زمستانی باش که بلرزانی نه تابستانی که بسوزانی . بهاری باش تا برويانی
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/06/31 ویرایش
خداحافظ اي نان خشك و نمك،خداحافظ اي ماجراي فدك . مولود خانه ي خدا،به خانه ي خدا برو،در سجده به خداي كعبه رستگار مي شوي.ديگر تمام شد سال هاي خار در چشم...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/06/31 ویرایش
خسته ام از آرزوها، آرزوهاي شعاري شوق پرواز مجازي، بالهاي استعاري لحظه هاي کاغذي را، روز و شب تکرار کردن خاطرات بايگاني،زندگي هاي اداري آفتاب زرد و غمگ...
ادامه مطلبمهدی کامجو 1387/06/31 ویرایش
از مرز ابرهای بهاری عبور کرد چشمی که رد پای شما را مرور کرد تنها به شوق لمس شما ابر بیامان یک شهر را به وسعت باران نمور کرد روزی هزار مرتبه تقویم نا...
ادامه مطلب